هر کسب و کاری تو دنیای امروز باید بتونه محتوای جذاب و تعاملبرانگیز تولید کنه تا تجربه کاربری بهتری رو رقم بزنه و منافع شرکتش رو تامین کنه. و خب، طبیعیه که این تولید محتوا (یا دقیقتر بخوایم بگیم، این بازاریابی محتوایی) باید یه مجموعه اهداف مشخص هم داشته باشه که قابل ارزیابی، واقعی و مقید به زمانبندی باشند. تمام مسیر تولید محتوا در واقع باید پیرو این اهداف تعیین بشه و به یک معنا، اهداف بازاریابی محتوایی همون پلهایی هستند که ما رو به مشتریان بالقوه وصل میکنند.
ما تو این مقاله از سری مقالات آموزش بازاریابی محتوایی میزفا میخوایم ۶ هدف بازاریابی محتوا رو براتون توضیح بدیم:
با ما در ادامه مقاله همراه باشید.
سرفصلهای پست
آگاهی از برندتون رو افزایش بدید
یه ضربالمثل جالب انگلیسی هست که میگه: «اگه تو یه جنگل، یه درخت بیفته اما کسی نباشه که صداش رو بشنوه، آیا اصلا صدایی از خودش درمیآره؟» در واقع، بذارید این شکلی بگیم که اگه کسی برند شما رو نشناسه، اصلا میشه گفت که برندتون وجود داره؟
اولین و مهمترین هدف بازاریابی محتوایی، افزایش آگاهی از برنده. اگه کسی چیزی راجع به محصولات و خدمات شما ندونه، احتمالاً نمیتونه هیچوقت هم تصمیم بگیره که چیزی از شما بخره. بنابراین، همیشه اولین کار شما باید این باشه که یه خودی نشون بدید. 😉 افزایش آگاهی از برند یه قدم ضروریه که هر استارتآپ یا کسب و کار دیجیتالی باید به فکرش باشه و در حال حاضر شاید بهترین و کمهزینهترین راه براش همون تولید محتوا ست.
مشتریهای جدید به دست بیارید
احتمالا این یکی رو همهمون سرش توافق داریم که واضحترین هدف بازاریابی محتوا، آوردن مشتریه. اگه مشتری نباشه، فروشی نیست. اگه فروشی نباشه، کسب و کاری در کار نیست. به این معنا، اگه مشتری نباشه اصلا کسب و کاری در کار نیست! البته تو نگاه اوله که همه چیز اینقدر بدیهی به نظر میرسه.
اگه روی این هدف، یعنی به دست آوردن مشتری بالقوه، یه خرده دقیقتر بشیم، باید اینطور بگیم که محتوا اساسا با هدف دیده شدن برند شما ساخته میشه. اگرچه برخی از افراد با دیدن محتوای شما، ممکنه بلافاصله توی سایتتون ثبت نام کنند و حتی یک خرید انجام بدن. اما با این همه، منظور ما از جذب مشتری در اینجا، گرفتن لید یا سرنخ هست.
مثلاً شما با یه تبلیغ ویدئویی ممکنه بتونید به یه تعامل مشخصی با کاربر برسید. مخاطبان (مشتریان احتمالی) ویدئو رو میبینند و روش کلید میکنند یا مثلاً ایمیلشون رو میدن به شما. حالا شاید بشه به این کاربری که وارد لیست ایمیل شما شده، پیشنهادات و آفرهای جدیدی داد و متناسب با نیازها و مشکلاتش، محصول یا خدمات مرتبطی بهش بفروشیم.
منظور ما از مشتری دقیقا اینطور چیزیه. مشتری فقط کسی نیست که وارد سایت شما شده و علاقه نسبی داره. مشتری شخصیه که شما میتونید در برخورد باهاش، یه بازاریابی مؤثر داشته باشید. این مورد آخر رو بولد میکنیم تا بیشتر بهش توجه کنید. پیشنهاد هم میکنیم که حتماً یه جایی یادداشتش کنید. نکته خیلی کلیدیای هست که بعدها تو مقالات و مباحث دیگه خیلی زیاد به کارمون میآد.
بنابراین خلاصه کنیم این بخش رو: شما با بازاریابی محتوایی شانس بیشتری برای ایجاد مشتری جدید خواهید داشت و باید یکی از اهدافتون همین باشه. البته به شرطی که بتونید نیاز مخاطبانتون رو تشخیص بدید (در این زمینه توصیه میکنیم مقاله طراحی پرسونای مخاطب رو بخونید) و بلد باشید چطور استراتژی محتوا بنویسید.
به مشتریان قدیمی هم اهمیت بدید
جذب مشتری جدید یه پیشرفت و برد فوقالعادهست، اما یه چیز دیگهای که همونقدر مهمه، نگهداری و حفظ مشتریان قدیمی هست.
یکی از بهترین راههای حفظ مشتری اینه که یه کاری کنیم مشتریان به برندمون احساس وفاداری پیدا کنند. یه جورایی احساس غرور کنند که دارند از ما خرید میکنند و به قول خودمون، یه تعصبی داشته باشند. برای مثال، به کلکل طرفداران پپسی و کوکاکولا فکر کنید. دو گروه طرفدارِ پر و پا قرص و وفادار که هر دو تعصب دارند رو اون برندی که ازش خرید میکنند.
یکی از راهکارهای خوب برای وفادارسازی مشتریان قدیمی، تولید محتوای مفید برای کاربران با رویکرد بازاریابی محتوایی هست. خود کوکاکولا (بر خلاف ماهیت محصولاتش) اهمیت بسیار زیادی به تولید محتوا میده و این موضوع رو میتونید در ویدئویی با عنوان coca cola content 2020 مشاهده کنید (کافیه همین عبارت رو در Youtube جستجو کنید).
بحث وفاداری به برند از طریق تولید محتوا، راجع به اینه که شما دائما یه ارزشی رو توی محتوا یا خدماتتون به مشتری اختصاص بدید (مقاله محتوا باید بر چه چیزی تمرکز کند که یادتون هست؟). برای مثال میشه تو ایمیلهایی که برای مشتریهامون میزنیم سعی کنیم داستان مشتریانی رو بگیم که نظراتشون تأثیرات مثبتی روی خدمات ما گذاشته. خود ما توی میزفا معمولاً وقتی یه کامنت خوب از مخاطبان میگیریم، ایدهای که دارند رو به محتواهامون اضافه میکنیم و ازشون تشکر میکنیم.
یه مورد دیگه که به افزایش وفاداری مشتریان کمک میکنه اینه که مقالات ما مفید و به درد بخور باشه. منظورمون اینه که محتوا بتونه نیاز کاربر رو برطرف کنه و به یه شکلی به زندگیاش کمک کنه. در این صورت مخاطب احساس میکنه اگه با برند ما تعامل داشته باشه و محتوای ما رو مشاهده یا مطالعه کنه، حتما نفعی عایدش میشه. حتی یه مثال خیلی اغراق شده هم داریم. چرا ماهی یه بار یه ایمیل انگیزشی یا یه چیزی راجع به اینکه شادی چیه و چطور شاد باشیم، برای مشتریانمون ارسال نکنیم؟ به این معنا که بهشون نشون بدیم ما حتی بیرون از مرز بیزنس و کار هم به فکر شما هستیم. البته این کار نباید نمایشی باشه و لازمه یه قصد و نیت واقعی همراهش باشه تا موثر واقع بشه.
پس سومین هدف بازاریابی محتوایی شد افزایش وفاداری مشتریان. اما تا یادمون نرفته، به موارد بالا یه راه سومی هم اضافه کنیم که همون برگزاری مسابقه و کمپین و اینطور چیزهاست. گاهی وقتها حتی دادن جایزه یا تخفیف، راهکار مناسبیه.
از گوگل ترافیک بگیرید
یکی از اولین اصولی که باعث میشه یه کسب و کار اینترنتی موفق از مابقی کسب و کارهای غیرموفق جدا و دیده بشه، اهمیت دادن به سئو وبسایته. میخواید آگاهی از برند رو افزایش بدید؟ سئو. میخواید وفاداری مشتریان رو زیاد کنید تا از رقبا جلو بزنید؟ باز هم سئو.
به طور کلی اگه میخواید بازاریابی محتوایی موثر و نتیجهبخشی داشته باشید، حتما برای بهبود سئو سایتتون برنامه داشته باشید.
شما علاوه بر داشتن استراتژی تولید محتوا، باید برای افزایش رتبه سایت در گوگل هم برنامه داشته باشید و این رو یکی از اهداف بازاریابی محتوا بدونید. چرا؟ چون رتبه گرفتن برای انواع کلمات کلیدی در گوگل باعث میشه ترافیک ارگانیک زیادی وارد سایت بشه. سئو خوب و داشتن رتبههای برتر گوگل به بهبود ۳ مورد قبلی (یعنی آگاهی از برند، آشنایی با مشتریان جدید و کسب رضایت مشتریان قدیمی) هم کمک میکنه. پس در نتیجه، به تمام برنامه بازاریابی محتواییتون کمک شایانی میکنه.
شما هم مثل هر کسب و کار دیگهای دوست دارید وقتی کاربری توی گوگل دنبال یه محصول یا خدماتی میگرده که شما هم ارائهشون میدید، وارد سایت شما بشه و از محصولات شما استفاده کنه؟ پس لازمه به SEO اهمیت بدید تا رتبههای بهتری در گوگل کسب کنید و بتونید از گوگل ترافیک خوبی بگیرید.
ضمنا اگه نمیدونید دقیقا چطور سئو سایت رو انجام بدید، میتونید در دوره آموزش رایگان سئو میزفا شرکت کنید و اصول و تکنیکهای بهینه سازی سایت برای موتور جستجو رو یاد بگیرید. این دوره بالغ بر ۳۰,۰۰۰ شرکتکننده داره.
اما برگردیم به موضوع مقاله خودمون. هر چه محتوای تولیدی شما محتوایی باشه که
- یک، کیفیت بالایی داره
- دو، منحصربهفرد و جذابه
- سه، سئو شده
شما شانس بهتری خواهید داشت تا در صفحه نتایج گوگل، رتبه برتر به دست بیارید. بنابراین اگه بخوایم ساده بگیم، یه مشتری بالقوه وقتی میآد سمت سایت شما که سایتتون توی نتایج جستجوی اون کاربر، بالاتر از رقبا نمایش داده بشه. این همون دلیلیه که سئو باید حتما جزو اهداف بازاریابی محتوا باشه.
پیشنهاد میزفا برای مطالعه بیشتر: معنی EAT در سئو
با مشتری تعامل ایجاد کنید و نظرش رو بشنوید
به نظر ما این مورد میتونه یکی از اهداف پیشرفته بازاریابی محتوا باشه و باعث تحول کسب و کار شما بشه. پس توصیه میکنیم براش یه برنامه بلندمدت داشته باشید، اما جزو اهداف اولیه در نظر نگیریدش.
مشتریان نقشی بسیار مهم و حیاتی در موفقیت یه کسب و کار دارند. شاید حتی بیشتر از اون چیزی که همهمون فکر میکنیم. حالا راجع به مشتری باید چه چیزهایی بدونیم؟
- اولین مسئله اینه که بفهمیم اونها از چه چیزی توی برند ما خوششون اومده؟ اون ویژگی یا کیفیتی که باعث شده جذب برند و کسب و کار ما بشن، دقیقاً چیه؟
- دومین مورد، درست برعکس مورد بالاست. ما باید بدونیم که مشتری ما، از چی خوشش نمیآد.
- سومین مسئله اینه که متوجه بشیم مشتری دلش چه تغییری میخواد. کدوم بخش از محصولات یا خدمات ماست که مشتری دوست داره ببینه ما توی اون نقطه تغییر میکنیم.
- و هر عامل دیگهای که از سمت برند و خدمات و محصولات ما روی اون تأثیر داره.
در ادامه بیشتر توضیح میدیم شناخت مشتریان چطور میتونه از طریق بازاریابی محتوایی انجام بشه.
مشتریان ما& مصرفکنندههای هدف ما هستند و بنابراین میشه تا حدودی (نه صد درصد)، نظرات اونها رو در تحقیقات بازاریابیمون در نظر بگیریم. در واقع میشه کاری کنیم مشتریان نقش فعالتری توی کسب و کار ما داشته باشند و ازشون بخوایم تا بهمون کمک کنند محصولات و خدمات بهتری براشون به ارمغان بیاریم.
چطوری؟ یه راه خیلی مطمئن که جوابش رو هم پس داده، استفاده از بازاریابی محتوایی هست. با بازاریابی محتوایی حرفهای، ما میتونیم به مشتری این شانس رو بدیم تا از طریق ارائه فیدبک، کامنت گذاشتن، سوالات متداول یا مثلاً شرکت در نظرسنجیها نقشی فعال در داستان برند ما به عهده بگیره.
بعضی از روشهایی که میتونه برای شما کاربردی باشه، استوری گذاشتن در اینستاگرام و پرسیدن سوالات باز (یعنی سوالاتی که جوابشون بله/خیر نیست)، ارسال فرم نظرسنجی از طریق ایمیل، فراهم کردن امکان ارسال پیشنهاد توسط کاربر در سایت، تشویق به کامنت گذاشتن و نظر دادن در مقالات وبلاگ و…
این میتونه یه معامله برنده – برنده باشه. چرا؟
- اول اینکه باعث میشه ما یه درک روشن و خوبی از کاری که داریم انجام میدیم به دست بیاریم و بدونیم کجا نیاز به بهبود و ارتقا داریم و نقاط ضعف و قوتمون کجاست.
- دوم اینکه مشتری ما احساس میکنه خیلی زیادتر از گذشته با برند ما در ارتباطه و پیوند خوبی بین شرکت ما و مشتری ایجاد میشه.
اما برای تحقق این هدف، لازمه ما تولید محتوای جذاب و تعامل برانگیزی داشته باشیم که این امر، نیازمند گذشت زمان هم هست. برای همین گفتیم این هدف رو جزو اهداف پیشرفته در نظر بگیرید و در ابتدای مراحل اولیه بازاریابی محتوایی به دنبال دستیابی کامل به این هدف نباشید.
پیشنهاد میزفا برای مطالعه بیشتر: محتوای ویروسی چیست [معرفی ۷ محتوایی که بیشتر به اشتراک گذاشته میشن]
به مخاطبان اطلاعات شفاف و آموزش تخصصی ارائه بدید
یکی از اصول اولیه هر ارتباطی، شفافیت داشتنه و بازاریابی محتوایی همون جاییه که از طریق آموزش دادن به مخاطب، ما میتونیم شفافیت خوبی ایجاد کنیم و درنتیجه ارتباط بهتری هم تشکیل بدیم.
محتوای شما میتونه مزایای محصولات و خدماتتون رو نشون بده و به مشتری بگه که با خرید از شما، دقیقا چه مزایایی نصیبش میشه. شما میتونید با حوصله توضیح بدید که محصولتون چیه و راه هر نوع ابهامی رو ببندید. این یعنی مشتری خواهد تونست بهتر از هر زمان دیگهای مأموریت و رسالت برند شما رو بفهمه و تصمیم بگیره ازتون خرید کنه.
حالا چطوری این کار رو انجام بدید؟ خیلی ساده. مثلا با اضافه کردن آمار، بحث کردن راجع به ترندهای روز بازاری که دارید توش فعالیت میکنید، ساخت جدول Feature-Benefit (ویژگی – مزیت) در صفحه محصولات، مثال زدن از نمونه کارهاتون و نتایجی که به دست آوردید، ساخت صفحه نظرات مشتریان، حتی تولیدِ محتوایی که مخاطب رو متوجهِ تخصص شما بکنه و…
نکته مهم اینه که شما متوجه باشید که در چشم مخاطب، صاحب تخصص هستید. به قول انگلیسیها Knowledge is power و اگه میخواید رابطه بهتری با مشتری برقرار کنید، باید این دانشتون رو بهش ارائه بدید و مثل یک معلم، مطالبی رو یادش بدید.
نتیجه گیری
تو این مقاله از میزفا به بحث بازاریابی محتوایی پرداختیم و اهداف مختلفی که داره رو مطرح کردیم. این اهداف به ترتیب، افزایش آگاهی از برند، جذب کردن مشتری جدید، ایجاد حس اعتماد در مشتریان قدیمی، برقراری تعامل با مشتری و آموزش دادن به مخاطبان بودند که همه و همه، در کنار سئوی اصولی میتونند معنیدار باشند و نتیجه بدن.
امیدوارم این مقاله هم براتون مفید بوده باشه. راستی به نظر شما کدوم یکی از این اهداف رو باید در اولویت بالاتری قرار داد؟