رابطه «بازاریابی» و «محتوا» مثل رابطه چای شیرین و پنیر میمونه؛ هیچ کدوم به تنهایی یه صبحونه کامل نمیشن. نه بازاریابی و نه تولید محتوا به تنهایی نمیتونند موفقیت رو تضمین کنند و فقط درکنار همدیگه ست که معنی پیدا میکنند و نتیجه بخش میشن. بیشتر از ۹۱ درصد متخصصان کسب و کار از «بازاریابی محتوایی» توی استراتژی مارکتینگشون استفاده میکنند.
اما «برای تبدیل شدن به یک محتوانویس عالی چه چیزی واقعاً لازم داریم؟» یا مهمتر از اون «چطوری میتونیم توی این صنعت به شخصی که برای مشاوره و نظرخواهی پیشش میان تبدیل بشم؟» جواب تو عادت دادن خودتون به نوشتن و نوشتن نهفته و این همون چیزیه که تو این مقاله از سری مقالات آموزش تولید محتوای میزفا راجع بهش حرف بزنیم.
سرفصلهای پست
- 1 محتوانویس کیست؟
- 2 ۹ ویژگی نویسنده محتوای خوب
- 3 ۱. مطالعه و پیگیری اخبار مربوط به صنعت
- 4 ۲. ساده و مداوم بنویسید
- 5 ۳. مخاطبان این صنعت را به درستی بشناسید
- 6 ۴. سبک نوشتاری منحصر به فرد خودتان را پیاده کنید
- 7 ۵. در مواقع لازم و منطقی، محتوای دیگران را بررسی و بازنشر کنید
- 8 ۶. شاخص اصلی عملکرد را بشناسید
- 9 ۷. پیگیری مسمتر شبکههای مجازی
- 10 ۸. به جای تفسیر، راهحل پیشنهاد بدید
- 11 ۹. همهچیز رو سوالپیچ کنید
محتوانویس کیست؟
خیلی کوتاه، یه مروری کنیم به یه بحثی که قبلتر هم توی مقاله «چگونه نویسنده محتوا شویم» مفصل راجع بهش حرف زدیم. محتوانویس کسیه که مطالب سرگرمکننده یا آموزشیای رو تولید میکنه که برای مخاطب جذاب و چالش برانگیزه. این مطالب شامل پستهای مختلف وبلاگها، ویدئوها، کتابهای الکترونیکی، تصاویر و اینفوگرافیک و غیره هست. این روزها، اکثر کسب و کارها برای موندگار شدن مشتریان قدیمیشون و جذب مشتریان جدیدتر از محتوانویس کمک میگیرند.
اما خب، چه این محتوانویس نوعی ما به صورت فردی و فریلنسینگ و چه توی یه تیم نسبتاً بزرگ مشغول به تولید محتوا باشه، یه سری یه ویژگی رو باید در خودش پرورش بده. این ویژگیها و یا بهتر بگم «عادت»ها محصول آزمون-خطا و تجربه افراد موفق در تولید محتوا هستند و میتونند بهش کمک کنند تو این مسیر «موفق» بشه. خب، بریم سراغ این ویژگیهای نویسنده محتوای خوب:
۹ ویژگی نویسنده محتوای خوب
- پیگیر اخبار مربوط به صنعت باشید.
- ساده و مداوم بنویسید.
- مخاطبان این صنعت رو به درستی بشناسید.
- سبک نوشتاری منحصر به فرد خودتون رو پیاده کنید.
- در مواقع لازم و منطقی، محتوای دیگران رو بررسی و بازنشر کنید.
- شاخص اصلی عملکرد رو بشناسید.
- پیگیر مسمتر شبکههای مجازی باشید.
- به جای تفسیر، راهحل پیشنهاد بدید.
- همهچیز رو سوالپیچ کنید.
شاید بتونیم راجع به هر کدوم از این موارد یه مقدار صحبت کنیم. نظرتون چیه؟
۱. مطالعه و پیگیری اخبار مربوط به صنعت
کار ما به عنوان محتوانویس اینه که یه محتوای فوقالعاده تولید کنیم که واقعاً مخاطب هدف رو درگیر میکنه. البته این امر مستلزم اینه که به هراتفاقی که توی صنعت محتوا اتفاق میافته آگاهی کامل داشته باشیم و اصطلاحاً آپ تو دیت باشیم. درواقع محتوانویسان موفق، اینترنت و ترندها رو دائما شخم میزنند و صرفاً روزنامهوار اخبار یکی دوتا وبسایت رو مرور نمیکنند! نویسنده محتوای موفق همیشه به دنبال اون چیزی که در جریانه میگرده، اون چیزی که الان آگاهی جمعی داره، حول محور اون میچرخه.
اینم اضافه کنم که نیازه همه این موارد رو «یکجا» جمعآوری کنیم. بهتره یه چیزی شبیه داشبورد شخصی داشته باشید که میتونید لیستی از آخرین اخبار دلخواه، رویدادهای مختلف، وبلاگها و حتی پادکستها رو یکجا داشته باشید که هر روز آپدیت میشن! همچنین میتونید از همکاراتون بپرسید که «الآن چهچیزی ترنده؟» و چه اخباری میخونند! یک کار راحت دیگه هم هست؛ اینکه به چه وبسایتهایی بیشتر از همه رجوع میکنید، همونها رو هم بررسی کنید و بفهمید واقعاً چه خبره. ما تو پایگاه دانش میزفا سعی میکنیم تازهترین اخبار مربوط به سئو و محتوا رو پوشش بدیم. پس پیشنهاد میکنم با اضافه کردن ما به این لیست شروع کنید.
۲. ساده و مداوم بنویسید
محتوانویسان موفق، اهمیت نوشتن و استفاده از `Muscle memory` رو به خوبی درک میکنند. این مفهوم به این معناست که اگه به طور مداوم عضلات دست درحال نوشتن باشند، به طور ناخوآداگاه نوشتن هر بار راحتتر از قبل انجام میشه. پس با تقویت و استفاده از همچین روش سادهای این افراد هر ایدهای رو در ذهنشون میپرورونند و بررسی میکنند؛ یعنی کافیه یه طوفان فکری انجام بدن و خلاص. یه ساعت بعد یه مقاله درست حسابی بردن روی وبلاگ. چرا؟ چون این روش مثل این میمونه که قطعات یه پازل رو جمعآوری کنیم و درآخر با جمعبندی و سرهم کردنش، به یه تصویر کامل، یه «ایده کاملاً تحققیافته» برسیم. به یه محتوای با کیفیت. تکنیک طوفان فکری برای نوشتن مقاله هم قبلا آموزش دادیم که میتونید مطالعه کنید و ازش بهره ببرید.
مداوم نوشتن میتونه روزانه و یا حتی یک روز در میون باشه. منظور این نیست که روزانه یک مقاله با رعایت تمامی قواعد نگارشی و مثلاً ۱۵۰۰ کلمهای در مورد یه چیز اتفاقی توی این حرفه نوشت، نه… . منظورمون اینه که «عادت» کنیم به اینکه مثلا به طور مداوم ۱۰ تا ۱۵ دقیقه برای یادداشت افکار و ایدههامون اختصاص بدیم.
البته تو این شرایط آگاهی از اینکه در چه برههای، بهترین و شفافترین حالت ذهنی رو داریم هم مهمه؛ مثلاً برای اکثر مردم بعد یا حتی حین خوردن یه فنجون قهوه ست… منی که دارم این مقاله رو مینویسم این شکلیام 🙂
۳. مخاطبان این صنعت را به درستی بشناسید
آگاهی از «تأثیر» و «حمایت» مخاطب شاید اولین و مهمترین سنگ بنای یه تولید محتوای خوبه. دو عاملی که یه محتوانویس خلاق و البته حرفهای از اونها به خوبی آگاهی داره. اگه روی این موضوع عمیق بشیم تازه متوجه میشیم که مخاطبان باعث میشن علایق ما متنوعتر بشن و به مراتب فرصتهای خلاق بیشتری پیش رومون قرار بگیره. درواقع، این یکی از مهمترین ویژگیهای محتوانویسان موفق هست که بینشون مشترکه: «اونها درون و بیرون مخاطبانشون رو میشناسند».
چطوری؟ ما یه مقاله مفصل راجع به «انواع مخاطب برای محتوای سایت» داریم که ۳ دسته بندی مهم از مخاطبان مقالات رو بررسی کردیم. میتونید بعدتر یه نگاهی بهش بندازید.
۴. سبک نوشتاری منحصر به فرد خودتان را پیاده کنید
شما تنها تولیدکننده محتوا تو این صنعت نیستید! این به این معنیه که شما تنها آدمی نیستید که از طریق مشاوره، مشاهدات و تفکرات، افق دیدِ یک برند رو ارائه میدید. بااینهمه، فعالیتهای زیادی وجود داره که میتونید برای متمایز شدن از بقیه محتوانویسان تو فیلد (حوزه) خودتون انجام بدید: مثلاً «با بردن محتوا به یه رسانه جدید بهش تنوع بدید» یا «محتواهاتون رو در فضاهای مختلف مجازی تبلیغ و پروموت کنید». حتی مهمتر از این دوتا، «کسب تجربه و پشتکار به خرج دادن». اما خب باز هم محتوانویسانی که قصد رقابت با اونها رو دارید به قولی بیکار نمینشینند! اونها هم دقیقاً در حال انجام همین کارها هستد.
کاری که اینجا میتونید انجام بدید و هیچکسی نمیتونه توی اون به شما نزدیک بشه، اینه که سبک نوشتاری منحصر به فرد خودتون رو پیدا کنید. درسته که خواننده برای دریافت اطلاعات روی محتوای شما کلیک میکنه اما خب یه حقیقت هم اینه که برای سبک شماست که برمیگرده!
بیایید با یه مثال این مورد رو بیشتر توضیح بدیم. موضوع امروز برای تولید محتوا «امنیت در سطح اینترنت»ـه. شما اینجا دیگه نباید تنها به تفسیر و بینشی تازه درمورد بدافزارهای امروزی بسنده نکنید. اتفاقاً باید بیایید و با قیاسها، داستانهای شخصی و نقض اطلاعات و غیره این «بینش» رو ارائه کنید. شما باید روش ترکیب دستورالعملهای برند با خلاقیت و سبک نوشتاریتون رو خوب یاد بگیرید. اینجوری میبینید که در درازمدت به یه نویسنده محتوای موفقتر تبدیل شدید.
۵. در مواقع لازم و منطقی، محتوای دیگران را بررسی و بازنشر کنید
این روزها کمبودی برای کسانی که محتوا رو مدیریت میکنند وجود نداره. هرکسی میتونه تو اینترنت محتوای شخص دیگهای رو بگیره و اون رو تغییر بده و بازنشر کنه! این کاریه که همهمون انجام میدیم. اما یکی از خصوصیات محتوانویس موفق اینه که میدونه صرفاً دریافت اخبار و بعد بازنشرشون کافی نیست.
گای کاوازاکی، یکی از نویسندههای موفق و پرفروش نیویورکتایمز، جمله جالبی داره:
شما باید هم خودتون رو یه متخصص در نظر بگیرید و هم در عین حال با جامعه مرتبطتون ارتباط زیادی داشته باشید
پس میشه نتیجه گرفت فقط ترجمه یا اشتراکگذاری محتوا کافی نیست. شما باید با غرق شدن در نوشته یه نفر دیگه، بتونید محتواتون رو منحصر به فرد کنید! یا به قول روانشناسها بتونید سوژگی و ذهنیت خودتون رو بهش بدید.
البته این موضوع برای زمانیه که متوجه شدید میشه چیز «ارزشمندی» به محتوا اضافه کنید. بدون تردید در صورت «ارزشمند» بودن اضافاتِ شما، هم نویسنده و هم مخاطبان استقبال گرمی میکنند!
۶. شاخص اصلی عملکرد را بشناسید
اینترنت خیلی فضای بزرگیه و خیلی سخته که مخاطبان در این فضای حجیم محتوای شما رو خودجوش کشف کنند. پارسال یا پیارسال بود که بیشتر از ۶۱ درصد متخصصان محتوا جمع شدند و گفتند ایجاد «ترافیک» و «سرنخ» دادن به مخاطب چالش اصلی اونهاست. درواقع، صرفاً چون محتواتون به صورت آنلاین منتشر میشه به این معنی نیست که ترافیکی که لایق سطح و کیفیتش هست هم نصیبتون بشه.
باید روی مفهومی به اسم KPI یا به تعبیری «شاخصهای اصلی عملکرد» تمرکز کنید و محتواتون رو بر اساس اون بهینه کنید. حالا کی پی آی یعنی چی؟ یعنی معیارهای خاصی که برای اندازهگیری عملکرد محتواتون استفاده میشه. شاخصهای اصلی عملکرد عبارتند از:
- ترافیک شبکههای اجتماعی: تعداد بازدیدکنندهای که از یک پست به محتوای شما انتفال داده میشن.
- ترافیک داخلی (مستقیم): تعداد بازدیدکنندهای که با وارد کردن دامنه وبسایت به صورت مستقیم وارد میشن و محتواتون رو مطالعه میکنند.
- ترافیک ارگانیک: تعداد بازدیدکنندهای که از طریق موتورهای جستجو به محتوای شما میرسند.
- سابمیشن: تعداد افرادی که به هر طریقی به محتواتون دسترسی پیدا کردند و اطلاعات تماسشون رو دادند.
برای تکمیل حرفهام مثالی میزنم؛ فرض کنید شما یا کارفرماتون تمرکز رو روی «ترافیک ارکانیگ» گذاشتید. در این حالت خب باید حوزه مربوط به جستجو و الگوریتمهای گوگل رو مطالعه کنید و در مورد رنک یا رتبهبندیها اطلاعات بهدست بیارید و همچنین انواع کلمات کلیدی رو بشناسید. حالا که این کارها رو انجام دادید، وقتشه محتواتون رو براساس KPI ترافیک ارگانیک بهینه کنید. خلاصه که این روزها هر چی بیشتر در مورد KPIهای موجود اطاعات بیشتری داشته باشید، «بازاریاب» و «محتوانویس» موفقتری میشید!
۷. پیگیری مسمتر شبکههای مجازی
محتوانویسان موفق میدونند که این «موفقیت»شون فقط به خاطر علاقهشون نیست! اتفاقاً خیلی درست متوجه هستند به دلیل آموزش توسط افرادی هست که به اونها انگیزه میدادند، دیدگاههای مختلف رو باهاشون مطرح میکردند و در اکثر مواقع الهامبخششون بودند؛ این دقیقاً همون مسیر تبدیل شدن یک محتوانویس «معمولی» به «موفق»ـه.
وقتی با واقعیت کنار بیایید و بپذیرید که با تمام دانستههاتون هنوز هم چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود داره، به سمت روشهای تفکر جدید و زاویه دید متفاوت حرکت میکنید. دوره تجربیات متخصصین سئو میزفا تمرکزش بر این مفهومه: همیشه چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود داره. چه سئو باشه، چه محتوا و چه هر چیز دیگهای.
شبکهگردی (هر نوع شبکه مجازی که خودتون میپسندید و در اختیار دارید) شما رو مجبور به این کار میکنه! وقتشه که به ایدهها و نظرات دیگران در کنار ایده و نظر خودتون فکر کنید. شما باید به پیگیری از آخرین تفکرات افراد پیشرو در این صنعت و دنبال کردنشون عادت کنید. خب، با انجام این کار آماده میشید تا حتی وارد جامعه و شبکههای حضوری هم بشید! اگر شخصیت برونگرایی ندارید، ممکنه این کار کمی سختی به همراه داشته باشه؛ البته که میتونید از جمعهای کوچیک شروع کنید.
۸. به جای تفسیر، راهحل پیشنهاد بدید
این عادت سادهست؛ وقتی شروع به محتوانویسی میکنید، ممکنه از قبل دانش لازم بازاری که داخلش هستید رو داشته باشید. با این حال برای یک «محتوانویس» حرفهای و موفق، تخصص همه چیز نیست! بذارید یه سوال بپرسیم: واقعاً میخواید مخاطب، محتوای شما رو به خاطرش بسپاره؟ اگه جوابتون به این سوال مثبته، پس دقت کنید که شما نباید صرفاً چیزهایی که میدونید رو گزارهوار بازگو کنید و توضیح بدید به چه دلیل فلان مطلب و مبحث «مهم»ـه.
چرا؟ چون با اینکه تلخه، اما ممکنه افراد مختلف علاقهای به شنیدن حرفهای شخص شما نداشته باشند و بخوان از محتواتون استفاده کنند، حالا چه دلیلش حل یک مشکل باشه و چه افزایش اعتماد به نفس خودشون. این وظیفه شماست که مشاهداتتون از بازار رو به شکلی بیان کنید که ملموس باشه و مخاطب بتونه ازشون حتی درس بگیره!
۹. همهچیز رو سوالپیچ کنید
یکی از مهمترین ویژگیهای نویسنده محتوای حرفهای اینه که ذاتاً کنجکاوه. این افراد یاد گرفتهاند نسبت به اطلاعات زیادی که در اطرافشون یافت میشه کنجکاو باشند. بینششون ناشی از این کنجکاوی ذاتیه و اتفاقاً باعث ایجاد چنین محتواهای عالی و موفقی شده!
شما باید کنجکاو باشید تا مشکلاتی که ارزش حل کردن دارند رو شناسایی کنید و بعد راهحل جدید ارائه کند
این جمله جالبیه که لورین توهیل، رئیس بازاریابی شرکت گوگل یهجا گفته و مطمئناً برای خیلیاتون یادآور مبحث تجربه کاربری هم هست.
البته که با شروع این عادت ممکنه به این فکر کنید که نگاه کنجکاوی یا به نوعی مخالف با هر محتوایی سخته. ولی بیایید این سؤال رو بپرسید که چرا نویسنده اینطور فکر میکنه و واقعاً «چه اتفاقی داره توی صنعت میافته که منجر به چنین تفکری شده؟» این شکلی متوجه میشید که به مرور زمان تفکر انتقادی به نوشتههای خودتون هم پیدا کردید. درواقع یک معادله یک مجهولهست! تفکر انتقادی شما رو تبدیل به یک محتوانویس عالی میکنه.
نتیجه گیری
خب پس تا اینجا قطعاً متوجه شدید که بعضی عادات ممکنه خیلی محتواتون رو باکیفیتتر کنند. این ۹ ویژگی محتوانویسان حرفهای مسیر شما رو برای رسیدن به سطح عالی محتوانویسی ترسیم میکنه و به کارتون در زمینه تولید محتوا جهت خواهد داد. البته همواره نباید فراموش کنید که صبر و تلاش لازمه تمرین کردن این عاداته. پس تسلیم نشید، بنویسید، بخونید، و باز هم بنویسید.