اگه با سئو آشنایی داشته باشید، حتماً یه جایی عبارت چگالی کلمات کلیدی هم به گوشتون خورده. منظور از چگالی کلمات کلیدی در سئو یه جور معیار عددیه که قبلا نقش پررنگی در موفقیت یا شکست یه وبسایت در نتایج موتور جستجو ایفا میکرد.
امروز اما با تغییراتی که توی دنیای سئو به وجود اومده و با در نظر گرفتن الگوریتمهای جدید گوگل، یه سوالی که هنوز ممکنه برای ما مطرح باشه اینه که آیا هنوز چگالی کلمه کلیدی یا Keyword Density در یک صفحه مهمه یا نه؟
بنابراین توی این مقاله از سری مقالات تخصصی سئو میخوایم توضیح بدیم که این معیار چه مفهومی داره؟ آیا هنوز کاربرد داره؟ اصلا چطور باید توی استراتژی سئو مدرن ازش بهره گرفت؟ همچنین یک ابزار محاسبه چگالی کلمات کلیدی رو بهتون معرفی میکنیم و ۶ تکنیک مهم رو بهتون آموزش میدیم. با ما همراه باشید.
سرفصلهای پست
چگالی کلمات کلیدی چیست؟
چگالی کلمات کلیدی به نسبت فرکانس یا تکرارِ یه کلمه یا عبارت کلیدی در یک صفحه به کل تعداد کلمات اون صفحه اشاره داره. برای مثال اگه شما یه مقاله نوشتید که ۲۰۰۰ کلمه ست و کلمه کلیدی شما ۳۰ بار توش تکرار شده، چگالی اون کلمه کلیدی ۱/۵ درصده.
شاید براتون این سوال پیش بیاد که چرا باید از چگالی کلمه کلیدی خبر داشت و دنبالش کرد و اندازهاش گرفت؟ علت اینه که با توجه کردن به چگالی، شما از افراط و تفریط در امان میمونید. به عبارتی با در نظر گرفتن چگالی کیورد، اطمینان حاصل میکنید که یه کلمه کلیدی اونقدر کم استفاده نشده که موتور جستجوی گوگل نتونه تشخیصش بده و نفهمه که مضمون و موضوعه اصلی اون مقاله، این کلمه کلیدی هست. از طرف دیگه باعث میشه کیوردها رو خیلی زیاد استفاده نکنید تا تجربه کاربری رو تخریب کنید و کیورد استافینگ اتفاق بیفته.
تفاوت چگالی کلمات کلیدی با کیورد استفاینگ
طبق تعریف بالا، یه سوالی که ممکنه برای شما پیش بیاد اینه که با این وجود، پس تفاوت چگالی کلمات کلیدی با کیورد استافینگ یا همون استفاده بیش از حد از کلمات کلیدی چیه؟ کیورد استافینگ یعنی اینکه ما بیاییم و یه مقاله رو پر کنیم از کلمات کلیدی به امید اینکه رتبه بگیریم. این تاکتیک رو در سالهای خیلی دور استفاده میکردند و امروز دیگه منقضی شده. چرا؟
چون موتور جستجوهایی مثل گوگل پیشرفت زیادی توی سالهای اخیر در زمینه ارزش دادن به محتوا داشتهاند. بنابراین دیگه موتورهای جستجو فقط به استفاده یا تعداد کلمات کلیدی توی یه مقاله توجه نمیکنند. بلکه در حقیقت به بافت و زمینهای که شما این کلمات رو توش استفاده کردید توجه میکنند و براشون تولید محتوای با کیفیت مهمه. در حقیقت استفاده افراطی از کلمات کلیدی میتونه به سئوی سایت شما ضربه بزنه و کاری کنه که محتوای شما طبیعی به نظر نرسه. حتی بدتر، ممکنه کاری کنه تا گوگل شما رو پنالتی کنه.
چگالی کلمات کلیدی اما به این معنا نیست و در حقیقت به معنای جای دادن طبیعی و استفاده متعادل از کلمات کلیدیه (و نه استفاده بیش از حد!).
در حال حاضر توجه به چگالی کیوردها کمک میکنه شما طوری از انواع کلمات کلیدی استفاده کنید که دچار کیورد استافینگ نشید و مخاطب رو با کلمات کلیدی پیدرپی خسته نکنید.
محتوای شما باید یه محتوای ارزشمند، اطلاعات دهنده، تعاملبرانگیز و کاربرپسند باشه و کلمات کلیدی بهطور طبیعی اون رو تکمیل کنند. بنابراین شما باید از چگالی در راستای فراهم کردن ارزش برای کاربران استفاده کنید و نه صرفاً راضی کردن موتور جستجو.
نحوه محاسبه چگالی کلمات کلیدی در سئو
چگالی کلمات کلیدی یه فاکتور رتبه بندی نیست. در واقع چگالی کلمات کلیدی میتونه حکم یه راهنما یا دستورکار رو داشته باشه برای شما تا دچار افراط و تفریط در استفاده از کلمات کلیدی نشید. بنابراین خالی از لطف نیست اگه با استفاده از شیوههای زیر سعی کنید چگالی کیوردها رو محاسبه کنید:
- استفاده از ابزار محاسبه چگالی کلمات کلیدی: ابزارهای آنلاین زیادی برای بررسی چگالی کلمات کلیدی وجود دارند؛ از moz گرفته تا میزفا تولز که میتونند محتوای شما رو تحلیل کنند و محاسبه چگالی کلمات کلیدی رو انجام بدن. در حال حاضر ما از اکستنشن کروم میزفا تولز استفاده میکنیم.
- محاسبه دستی چگالی: وارد صفحه بشید و تعداد کلمات کلیدی رو پیدا کنید (برای مثال اگه Ctrl + F رو بزنید و عبارت مورد نظر رو بنویسید، میتونید ببینید اون کلمه کلیدی چند بار توی متن استفاده شده). رقمی که بهدست آوردید رو تقسیم بر کل کلمات استفاده شده در اون صفحه کنید و نتیجه، مقدار چگالی کلمه کلیدی شماست. البته اگه تبدیلش کنید به درصد (عدد بهدست اومده رو ضرب در ۱۰۰ کنید).
- بررسی بافتی: میتونید عدد و رقم و اینجور چیزها رو هم بذارید کنار اصلا و یه نگاهی به مقاله بندازید و مطالعهاش کنید. آیا کلمات کلیدی بهطور طبیعی استفاده شدهاند؟ آیا ارزشی برای محتوای شما تولید میکنند یا صرفا محض اینکه مقاله کیورد داشته باشه استفاده شدند؟ آیا ارتباط موضوعی با متن زمینهشون دارند؟
چرا امروزه دیگه چگالی کلمات کلیدی مهم نیست؟
در روزهای ابتدایی سئو، چگالی کلمات کلیدی یه جور رسم بیبروبرگرد بود که اگه قرار بود شما محتوا رو سئو کنید، حتماً باید بهش توجه میکردید. یعنی تقریبا ممکن نبود که شما بدون چگالی بالا بتونید رتبهای توی گوگل بیارید.
اما گوگل بعد از مدتی پیچیدهتر شد و تمرکزش رفت روی طبیعی بودن محتوا. با این همه، آیا این یعنی امروزه دیگه کلمات کلیدی مهم نیستند؟ خیر. کلمات کلیدی همیشه برای SEO مهم بودهاند و همیشه هم قراره باشند؛ چرا که با هدف کاربر (User Intent)، کیفیت محتوا و ارتباط موضوعی کلی، رابطه مستقیم دارند.
اما چرا دیگه Keyword Density مفهوم مهمی نیست؟
- اولین علت اینه که در حال حاضر بافت و موضوع، به مراتب اهمیت بیشتری دارند. گوگل در حال حاضر از الگوریتمهای پیشرفتهتری استفاده میکنه تا بافت و ارتباط موضوعی یه محتوا رو بفهمه. در واقع، بذارید اینجوری بگیم که امروزه گوگل دید بازتری داره و فقط به کلمات کلیدی نگاه نمیکنه.
- دومین علت اینه که در حال حاضر کیفیت نسبت به کمیت ارجحیت داره. گوگل تمام چیزی که از شما میخواد اینه که برای مخاطب ارزش فراهم کنید. محتوای با کیفیت به سوالات کاربران پاسخ میده و اطلاعات مفیدی به کاربر میده. بنابراین، این محتوا نسبت به محتوای بیارزشی که صرفا با کلمات کلیدی پر شده به مراتب رتبه خیلی بالاتری میگیره در صفحات جستجو.
- سومین علت اینه که همیشه تجربه کاربری و احساسات مخاطبان در اولویته. موتورهای جستجو محتوایی رو در اولویت قرار میدن که تجربه کاربری بهتری برای مخاطبان رقم بزنه. یعنی چی؟ یعنی محتوایی که راحت خونده میشه، ساختارمند نوشته شده و فایده بیشتری هم داره. در این زمینه میتونید مقاله بهبود کیفیت محتوای بلاگ رو مطالعه کنید.
- چهارمین علت، ریسک بهینه سازی بیش از حده. تمرکز زیاد روی چگالی کلمات کلیدی باعث میشه شما بهینه سازی بیش از حد یا همون Over-Optimization انجام بدید. در این صورت محتوای شما دیگه طبیعی به نظر نمیرسه و حتی ریسک جریمه شدن هم وجود خواهد داشت.
پیشنهاد میزفا برای مطالعه بیشتر: هوش رقابتی در سئو چیست؟
معیارهای جایگزین برای چگالی کلمات کلیدی
با کمرنگ شدن معیار چگالی کلمه کلیدی، معیارهای مهم دیگهای هستند که میتونند جای اون رو برای ما بگیرند و بهمون بگن که آیا برنامه سئوی ما موفقیت آمیز بوده یا نه. آشنا شدن با این معیارها و بررسی کردنشون میتونه درک خیلی خوبه به ما بده از این که محتوای ما چقدر با الگوریتمهای جدید و اساسی موتور جستجو همخوانی داره و چقدر به انتظارات مخاطب پاسخ میده.
بعضی از این معیارهای به اصطلاح جایگزین عبارتند از:
- هدف کاربر یا User Intent: معیار هدف کاربر میگه که پشتِ جستجوی کلمات کلیدی چه هدف یا قصد یا سوالی وجود داره. در واقع ما با بررسی هدف کاربر متوجه میشیم که چرا یه کاربر از این کلمه خاص استفاده کرده و دقیقا براش محتوایی مینویسیم که به این نیاز خاصش پاسخ بده. برای مثال اگه کلمه کلیدی شما «بهترین لپ تاپ زیر ۵۰ میلیون» باشه، محتوای شما باید یا راجع به خریدن یا مقایسه و یا نظر دادن راجع به لپ تاپ باشه؛ چون یکی از اینها هدف مخاطب شماست. شاید هم همهشون.
- کیفیت محتوا و ارتباط موضوعی: محتوای با کیفیت، بیشترِ مخاطبان رو درگیر خودش میکنه و باعث میشه تا زمان ماندگاری در صفحه بره بالا.
- معیارهای سنجش تعامل: معیارهایی مثل زمان ماندگاری در صفحه، نرخ پرش، تعداد بازدید صحفات در هر ورود و امثالهم بینشهای خیلی دقیقی از اینکه جنس تعامل مخاطب با محتوای شما چقدره به شما خواهد داد. برای مثال نرخ خروج پایین یعنی اینکه محتوای شما یه محتواییه که با نیاز مخاطب ارتباط مستقیم داره و مخاطب توی صفحه مونده تا اون رو بخونه.
- معیارهای مربوط به رتبه در صفحات نتایج: بررسی اینکه آیا محتوای شما در کلمات کلیدی هدف گذاری شده رتبه آورده یا نه بسیار مهمه. رتبه داشتن یعنی اینکه محتوای شما از نظر موتور جستجو یه محتوای ارزشمنده و بنابراین، سئوی شما و استراتژی تولید محتوا مؤثر واقع شده.
- معیارهای بک لینک و به اشتراک گذاشتن: اگه شما بک لینکهای با کیفیت دریافت کنید، گوگل شما رو صاحب اتوریته و اعتبار قلمداد میکنه. همینطور اگه محتواهای شما در فضای مجازی دست به دست بشن و به اشتراک گذاشته بشن، باز هم به این معناست که محتوای شما یه محتواییه که مخاطب باهاش ارتباط برقرار میکنه و تعامل برانگیزه. در این زمینه هم میتونید مقاله روشهای افزایش اشتراک گذاری مقالات رو بخونید.
چطور کلمات کلیدی را در مقالات به کار ببریم؟
اما بعد از همه این حرفها، شاید مهمترین کاری که باید انجام بدیم اینه که توضیح بدیم که چطور کلمات کلیدی رو در مقالات سایتمون به کار بگیریم. چرا؟ چون تا اینجا نتیجه گرفتیم مسئله اصلی، میزان چگالی کلمات کلیدی نیست! مسئله فقط این نیست که شما یه کلمه رو چند بار استفاده میکنید! مسئله اینه که یه کلمه کلیدی رو «چطور» توی محتوایی که تهیه و تولید کردید، استفاده میکنید.
ما با بهرهگیری از نظرات نیل پتل، نابغه هندی سئو و دیجیتال مارکتینگ توی این مقاله، چند راه مختلف به شما پیشنهاد میکنیم:
۱. مخاطبتون رو بشناسید و بفهمید
قبل از هر چیزی باید مخاطبتون رو ۰ تا ۱۰۰ بشناسید. مهمه که شما بدونید مخاطب داره دنبال چی میگرده، چه سوالی توی سرشه و چه مشکلی داره که اومده حلش کنه. دونستن اینکه نیاز یا علاقه مخاطب شما چیه، به شما یه الگو یا دستورالعمل مشخص میده تا طبق اون، کلمات کلیدی رو انتخاب کنید.
اما شاید براتون سوال باشه که چطور مخاطب رو بشناسیم؟ برای شناختن مخاطب میتونید از گوگل سرچ کنسول استفاده کنید و ببینید که کوئری مخاطبان شما چیه. بعد از فهمیدن کوئری، شما میتونید استفاده موثرتری از کلمات کلیدی داشته باشید و صرفا اونها رو رندوم توی متن مقالات رها نکنید. همچنین پیشنهاد میکنیم حتما مقاله شناخت پرسونای مخاطب رو مطالعه کنید.
۲. کلمات کلیدی رو در جاهای درست به کار ببرید
کلمات کلیدی هم حکم راهنمای موتور جستجو رو دارند و هم حکم راهنمای مخاطب رو. برای اینکه بیشترین تاثیر رو از حضورشون توی متن مقالهتون ببرید، بهتره کارهای زیر رو انجام بدید:
- تگ عنوان: کلمه کلیدی رو حتما در تگ تایتل استفاده کنید. تگ تایتل یا عنوان، اولین چیزیه که هم کاربر و هم گوگل میبینند. بنابراین باید طوری ازش استفاده کنید که دقیقا به هر دو بگه که موضوع محتوای شما چیه. بنابراین خوبه که حتما از مهمترین کیوردهاتون در تگ Title بهره ببرید.
- نامک: نامک یا همون آدرس صفحه باید خیلی واضح و کوتاه باشه و خوبه که شامل کلمه کلیدی هدف شما باشه.
- زیرعنوانها: استفاده از کلمات کلیدی توی زیرعنوانها (H1, H2, H3) به محتوای شما ساختار منطقی میده. این ساختار نه تنها به مخاطب کمک میکنه، بلکه به خزندههای گوگل هم کمک میکنه تا بهتر موضوع و بافت مقاله شما و همینطور منطق و ساختارش رو درک کنند.
- متادسکریپشن: خیلی وقته دیگه متادسکریپشن اهمیت قبل رو نداره و در واقع از اونجا که تاثیر زیادی روی رتبه نداره، توجه زیادی بهش نمیشه. اما به هر حال میتونه نقش خوبی برای جلب توجه کاربر در صفحات جستجو داشته باشه. اگه توی متادسکریپشن از کلمه کلیدی استفاده کنید، میتونه یه نمای کلی از محتوای مقاله به مخاطب بده. مخصوصا ما تاکید میکنیم از کلمات کلیدی طولانی در این متا تگ استفاده کنید.
- متن اصلی: کلمات کلیدی شما باید «بهطور طبیعی» در سرتاسر طول محتوا استفاده بشن؛ به خصوص توی ۱۰۰ تا ۱۵۰ کلمه اول مقاله. این کار به مخاطب این پیغام رو میده که جای درستی برای پاسخ به پرسشش اومده.
۳. تعادل رو حفظ کنید
ما یه درصد طلایی یا یه نسخه کلی برای میزان چگالی کلمات کلیدی در سئو نداریم که برای همه جوابگو باشه. بهترین موضع اینه که تعادل رو حفظ کنید و متن شما یه جریان طبیعی داشته باشه. هیچکس خوشش نمیاد که وقتی داره یه متن رو میخونه، احساس کنه یه قسمتهایی در حال تکرار شدن هستند یا متنی که میخونه تعمدا پر از کلمات کلیدیه.
مثالی که توی مقاله کیورد استافینگ براتون زدیم رو یادتون هست؟
«برای کودکان خود یک اردک پلاستیکی از سایت ما بخرید. اردک پلاستیکی اسباببازی جذابی است که میتواند ساعتها کودک دلبند شما را سرگرم کند، پس اقدام به خرید اردک پلاستیکی کنید. با خرید فقط و فقط یک اردک پلاستیکی، قطعاً شما برای خرید دهها اردک پلاستیکی دیگر به سایت ما سر خواهید زد. اردک پلاستیکی به شما کمک میکند تا فرزندتان را بدون دردسر به حمام ببرید و با داشتن اردک پلاستیکی حتما او را در حین حمام سرگرم نگه خواهید داشت. برای آگاهی از قیمت اردک پلاستیکی کلیک کنید»
از مقاله کیورد استافینگ چیست – منبع میزفا دات کام
این یه نمونه از استفاده بیش از حد از کلمات کلیدی توی یه متنه. این چگالی بالا قطعا توی ذوق مخاطب میزنه.
۴. از مترادفها استفاده کنید
گوگل در حال حاضر نسبت به قبل بسیار پیشرفت کرده و الآن هم بافت یه موضوع و هم مترادفهای کلمات کلیدی رو خیلی خوب میفهمه. بنابراین میتونید با خیال راحت هم از مترادفها استفاده کنید، هم از کلمات کلیدی طولانی و هم هر نوع تاکتیک دیگهای که باعث بشه تکرار کلمات توی متن شما دیده نشه.
در واقع کلمات کلیدی باید به صورت «ارگانیک» توی متن شما پخش بشن. یعنی چی؟ یعنی اگه محتوای شما رو به یه جنگل تشبیه کنیم، کلمات کلیدی باید خودشون عین یه سری گیاه، خیلی طبیعی توی دل این جنگل رشد کرده باشند و شما اونها رو به صورت تصنعی اونجا کار نذاشته باشید.
به همین مقالهای که الآن دارید میخونید نگاه کنید. ما سعی کردیم کیوردها رو توی این متن به همین صورت ارگانیک به کار بگیریم. آیا موفق بودیم به نظر شما؟ ضمن اینکه بعضی جاها از «کلمه کلیدی» استفاده کردیم و بعضی جاها از مترادفش یعنی «کیورد».
۵. تصاویر و ویدئوها رو بهینهسازی کنید
کلمات کلیدی فقط برای استفاده شدن توی متن نیستند. در تگ alt تصاویر و بهینه سازی ویدئوها هم میتونید از کیوردها استفاده کنید تا محتواهای تصویری شما هم قابل دسترستر باشه.
۶. به طول محتوای صفحه توجه کنید
طول محتوای سایت بحث بعدیه که میتونید بهش بپردازید. توی این مورد هم مثل بقیه موارد ما یه نسخه از قبل تعیین شده که به کار همه بیاد نداریم. مهم اینه که کیفیت رو فدای کمیت نکنید. اما خب باز هم به هر حال این موضوع جای گفتگو داره. در نهایت با طولانیتر شدن محتوای صفحه، قاعدتا کلمات کلیدی بیشتری در صفحه استفاده میشه، اما چگالی کلمات کلیدی الزاما افزایش پیدا نمیکنه. ما توی مقاله طول محتوای سایت برای سئو چقدر باشه سعی کردیم به صورت مستدل و با ارائه آمار دقیق به چند و چون این موضوع بپردازیم و یه جواب قابل اکتفا به شما بدیم. میتونید یه نگاهی به این مقاله هم بندازید.
نتیجه گیری
از هر دری سخنی گفتیم و رسیدیم به آخر بحث. توی این مقاله ما سعی کردیم شما رو با موضوع مهم چگالی کلمات کلیدی در سئو آشنا کنیم و بگیم که آیا همچنان مثل گذشته باید به این مفهوم توجه نشون بدیم یا خیر؟ جواب ما اگه یادتون باشه این بود که چگالی کلمات کلیدی یه فاکتوری رتبه بندی نیست اما توجه بهش میتونه باعث بشه از افراط و تفریط در امان باشید و بتونید تعادل رو رعایت کنید و در نهایت محتوای بهتری به مخاطب ارائه بدید.
با میزفا و بلاگش همراه باشید که ما اینجا قدِ یه دانشگاه براتون مطلب آموزشی خفن داریم. 😉